ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
کدخدا خیال کرده ای که چه ؟
جمع کن بساطِ جلفِ حیله های کهنه را
کم بگو که خانِ ده ، با آژان هم آخور است
نانِ هرکسی که با عمّال خان
در بیفتد آجر است
دیگر این ده آن دهِ گذشته نیست
گرچه آغلت هنوز
از صدای میش و قوچ ها پر است
گرچه گاوِ لاغرِ قلی
سر به آخور است
در عوض
دختر بزرگ میرزاحسین و گلنساء معلّم است
این درو که میرسد
پول اسبِ زینعلی
خرج درس و مشقهای یارعلیِ دکتر است
دیگر این ده آن دهِ گذشته نیست
این درو تفنگهایمان پر است