افکار پ ر   ی ش    ان

افکار پ ر ی ش ان

من در اندیشه ی تو غوطه ورم ( شعر نیمایی )
افکار پ ر   ی ش    ان

افکار پ ر ی ش ان

من در اندیشه ی تو غوطه ورم ( شعر نیمایی )

هی شما !

 

هی شما !

چرا هرآنچه فکر میکنی بد است ؟

برای من بد است

هی شما !

چرا خیال میکنی که نیّتم بد است ،قصد من بد است

دست تو مدام ذهن خسته ی مرا

چنگ میزند

بر غزال شادیِ دلم

پنجه ی پلنگ میزند

حرف جنگ میزند ...

دست تو مدام چنگ میزند

من به راه سرخ تو نمی روم

قهرمان قصه های کودکانه را

نه !  ... به لب ترانه را نمی کشم 

فرض کن که اشتباه میکنم

فکر کن حیاتِ عاقلانه ام

با تفکرات عاشقانه ام

من تباه میکنم ...

                                                     زمستان 90 پریشان

نظرات 15 + ارسال نظر

دست تو مدام ذهن خسته ی مرا

چنگ میزند


دوسش داشتم
-------------------

دست از سرم بردار

بر شانه ام بگذار ....

---------------------


چشم انتظارتان هستم در دل آرامم برای نقد کاری کوتاه

غریبه 3 مرداد 1391 ساعت 00:50

غزال شادی دلم ترکیب قشنگیه

مرسی

افسانه 4 مرداد 1391 ساعت 19:06 http://gtale.blogsky.com/

سلام جناب سلیمی

بر غزال شادیِ دلم
پنجه ی پلنگ میزند

بسیار زیباست
دستمریزاد

niloofar 5 مرداد 1391 ساعت 17:12

واقعا شعرا قشنگن
این شعرا مال خودتونه؟

ناقابل اند بانو

آوریل 8 مرداد 1391 ساعت 08:40 http://pasazpayan.blogfa.com

کار یه صلابت به خصوصی داشت
فعلا همین

لطف دارید آوریل عزیز

anniversary 9 مرداد 1391 ساعت 22:45 http://anniversary.blogfa.com/

حرف دل ِ خیلی از ماهاست . . .

مرسی رفیق

سلام؛بابت اشعار زیبایتان ،سپاس، منتظرتان هستیم.

سلام؛بابت اشعار زیبایتان ،سپاس، منتظرتان هستیم.

شهرآشوب 12 مرداد 1391 ساعت 16:25 http://jnoori.blogfa.com

سلام جناب سلیمی عزیز
ممنون از لطفتون و ما همچنان ارادت داریم

افسانه 12 مرداد 1391 ساعت 16:39 http://gtale.blogsky.com/

سلام

خدای من خداییست که اگر سرش فریاد کشیدم،
به جای اینکه با مشت به دهانم

بزند،با انگشتان مهربانش نوازشم می کند
و می گوید :


میدانم جز من کسی نداری

افسانه 18 مرداد 1391 ساعت 20:06 http://http://gtale.blogsky.com

سلام جناب سلیمی

دل را ز شرار عشق سوزاند علی (ع)،
یک عمر غریب شهر خود ماند علی

وقتی که شکافت فرق او در محراب،
گفتند مگر نماز میخواند علی

التماس دعا

افسانه 18 مرداد 1391 ساعت 20:07 http://gtale.blogsky.com/

سلام جناب سلیمی

دل را ز شرار عشق سوزاند علی (ع)،
یک عمر غریب شهر خود ماند علی

وقتی که شکافت فرق او در محراب،
گفتند مگر نماز میخواند علی

التماس دعا

افسانه 22 مرداد 1391 ساعت 20:18 http://gtale.blogsky.com

سلام برادر خوبم

هر که آید گوید :

گریه کن تسکین است . . .

گریه آرام دل غمگین است . . .

چند سالی است که من می گریم . . .

در پی تسکینم . . .

ولی ای کاش کسی میدانست . . .

چند دریا . . .

بین ما فاصله است . . .

شهرآشوب 10 شهریور 1391 ساعت 01:30 http://jnoori.blogfa.com

این نقد اجتماع است در سیزده روایت
سلام عزیز بزرگوار
با یه طنز تازه و داغ به روزم و منتظر نظرات ارزشمندتون[گل]

شهرآشوب 24 شهریور 1391 ساعت 22:15 http://jnoori.blogfa.com

سلام استاد سلیمی عزیز
با احترام دعوتید به خوانش یک طنز داغ و تازه
منتظر تشریف فرمایی و نظرات ارزشمندتون هستم...
با احترام[گل]

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد