افکار پ ر   ی ش    ان

افکار پ ر ی ش ان

من در اندیشه ی تو غوطه ورم ( شعر نیمایی )
افکار پ ر   ی ش    ان

افکار پ ر ی ش ان

من در اندیشه ی تو غوطه ورم ( شعر نیمایی )

عنکبوت

عنکبوت آن بند باز تندخو
آن شرور زال مو
با شتاب از خانه اش آمد برون
در تکاپوی معاش خویش خون
دست برد و چشمهایش را که خواب آلود بود
با لجاجت پاک کرد
آب بر صورت زد و دندان خود مسواک کرد
دامها را سرکشی کرد از  سر دلواپسی
خنده ای بس زشت و وحشتناک کرد
یک مگس در دام بود
صبح پاییزی برای آن مگس
نحس و بد فرجام بود
گفت با خود بندباز ترشرو
آن شرور زال مو
من سیاست باز پیرم میخورم خون مگس
چون مگس خون کسان را میخورد
پس ندارم جز مگس فریادرس
لیک با این وصف خونخواریست این
سربلندی نیست این
خواریست این
میچکد خون مگس بر دامنم
خائف و بدبخت و بی فردا منم
حرف حق این است دیگر کن سکوت
اوهن البیوت ، لبیت العنکبوت

#پریشان_سلیمی
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد